مطالعه انسان شناختی بازنمایی مدرنیته در ادبیات داستانی ایران (1342ـ 1320)
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی
- نویسنده امیر صادقی
- استاد راهنما علیرضا قبادی نادر امیری
- تعداد صفحات: ۱۵ صفحه ی اول
- سال انتشار 1388
چکیده
خوانش متون ادبی شیوه ای منحصر به فرد و بسیار مهم برای بررسی شرایط انسانی است. پژوهش انسان شناختیِ ادبی توسط این باور سازماندهی می شود که رابطه با متن ادبی، موقعیت مناسبی برای تفسیرِ پیوسته ی فرهنگ ایجاد می نماید. یکی از واقعیت هایی که بازنمود آن را در انسان شناسی ادبی می توان بررسی کرد، مدرنیته است. این واژه ی جادویی خیل عظیمی از متفکران را مفتون خود کرده و عمر گرانبهای بسیاری از آن ها را صرف خویش ساخته است. تحقیق حاضر درصدد شناخت درک انسان ایرانی در مقطع زمانی 1320 تا 1342 از مدرنیته بود؛ این که انسان های مورد نظر ما در داستان های آن زمان، چگونه و به چه نحو به مدرنیته نگاه کرده اند؟ چه ارزیابی ی از دنیایی داشته اند که اولین قدم های خود را به سوی اش برداشته اند؟ و این که آن ها که پای در راه مدرن شدن گذاشته بودند چگونه و به چه نحو با انسانِ غیرمدرن و جامعه ای که در آستانه ی مدرن شدن بود مواجه شدند؟ و در نهایت این رخدادها در چه بستر و زمینه ی داستانی اتفاق می افتد؟ برای رسیدن به جواب سوالات بالا، از نظریه تفسیرگرایی و روش تفسیری استفاده نمودیم. داستان های مورد بررسی شامل «حاجی آقا» (1324) از صادق هدایت، «انتری که لوطیش مرده بود» (1328) اثر صادق چوبک، «مدیر مدرسه» (1337) نوشته ی جلال آل احمد، «مسافر» (1338) از احمد محمود، «گدا» (1341) نوشته ی غلامحسین ساعدی و «غربت» (1342) اثر احمد محمود می شود. در نهایت ما به این نتیجه رسیدیم که انسان ایرانی در داستان های مقطع زمانی مورد نظر، هیچ گاه نتوانست به صورت کامل، مدرن شود. مدرن شدن در ایرانِ دهه ی 20 متأثر از فضای سیاسی بود و در اوایل دهه ی 30 تمام امیدها و آروزها برای ورود به دنیای جدید با ناکامی رو به رو شد. شخصیت های داستان های دهه ی 30 متمایل به درونگری شدند و تب خوش بینی افراطی به دنیای مدرن در آن ها فروکش نمود. در داستان های این دهه و اوایل دهه ی 40، آن چه که در شخصیت های این داستان ها نمود دارد بدبینی به ظواهر دنیای مدرن و داشتن اضطراب و دلهره در روبه رو شدن با آن است. این انسان ها خواستار برگشتن به کانون گرم زندگی قبلی هستند و آرامش را در آن جستجو می کنند هر چند که خود بهتر می دانند امکانی برای بازگشت نیست.
منابع مشابه
بازنمایی کلیشههای جنسیتی در رسانه: مطالعه ادبیات داستانی آلاحمد
مرد یا زن بودن، تصورات و پیشفرضهایی را به دنبال دارد که در فرهنگ هر جامعهای تا حدودی متفاوت است. این تصورات، کلیشههای جنسیتی نامیده میشود که کمابیش در هر جامعهای وجود دارد. بر اساس کلیشههای جنسیتی، زنان و مردان در جامعه دارای ویژگیهای خاص، رفتار خاص و حالات روانی خاص هستند و قابلیت انجام وظایف و کارهایی را دارند که به صورت معمول با یکدیگر متفاوتند. کلیشهها در درون فرهنگ جوامع و به همرا...
متن کاملبازنمایی فضای اجتماعی شهری در ادبیات داستانی ایران معاصر
هدف این تحقیق پاسخ به این سؤال است که نویسندهی ادبیات داستانی معاصر ایران در تصویرسازی از تحولات فضای اجتماعی شهری، چگونه به تعاریف عناصر و شخصیتها پرداخته است؟ به بیان دیگر، با در نظر گرفتن تعاریف مفاهیم معین و حساس در روش پژوهش طبیعتگرایانهی هربرت بلومر، آیا فضاهای اجتماعی منعکس شده در ادبیات داستانی ایران معاصر از یک فرآیند دیالکتیکی بین عناصر حقیقی جامعهی توصیف شده در داستان و ذهن...
متن کاملبازنمایی فضای اجتماعی شهری در ادبیات داستانی ایران معاصر
هدف این تحقیق پاسخ به این سؤال است که نویسندهی ادبیات داستانی معاصر ایران در تصویرسازی از تحولات فضای اجتماعی شهری، چگونه به تعاریف عناصر و شخصیتها پرداخته است؟ به بیان دیگر، با در نظر گرفتن تعاریف مفاهیم معین و حساس در روش پژوهش طبیعتگرایانهی هربرت بلومر، آیا فضاهای اجتماعی منعکس شده در ادبیات داستانی ایران معاصر از یک فرآیند دیالکتیکی بین عناصر حقیقی جامعهی توصیف شده در داستان و ذهن...
متن کاملبازنمایی گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران (مورد مطالعه: گزیدۀ آثار هدایت و فروغ)
این مقاله به بازنمایی گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران میپردازد. در این راستا، دو تن از چهرههای شاخص ادبیات معاصر ایران، صادق هدایت و فروغ فرخزاد، انتخاب شدند تا با ردیابی مؤلفههای بازنمایی در گزیدۀ آثار و اندیشۀ آنان و تطبیق آن با جریان توسعۀ مدرنیته، وضعیت تفکر در ایران معاصر تبیین شود. پژوهش حاضر به روش مطالعۀ کتابخانهای و تحلیل محتوایی و پارادایم متکی بر رویکرد جامعهشناسی تفسیری انجا...
متن کاملمطالعه جامعهشناختی روستاهراسی در ادبیات داستانی ایران
این مقاله با هدف مطالعه روستاهراسی در ادبیات داستانی ایران و ریشههای اجتماعی- سیاسی آن نوشته شده است که نمونههایی از داستانهای ایرانی در مورد روستا و روستائیان را انتخاب کرده و با نظریه گلدمن به تحلیل آنها می-پردازد. این مطالعه اسنادی و با روش تحلیل محتوا انجام شده است. نمونهها شامل پنج داستان در بازه زمانی سال1343 تا 1377 میباشد. یافتههای تحلیلی نشان میدهد؛ نوعی پیشداوری منفی نسبت به ر...
متن کاملزیباییشناسی ادبیات داستانی عامهپسند در ایران
ادبیات داستانی عامهپسند گونهای از ادبیات است که مخاطبش، تودۀ مردم هستند و بر پایۀ ذوق و علایق آنان پدید میآید. زیباییشناسی ادبیات داستانی عامهپسند، مفهومی است که کمتر از سوی پژوهشگران مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته زیرا مؤلّفهای به نام ادبیات داستانی عامهپسند، وجهی کلی و عام دارد به گونهای که هر داستان وقتی با مقبولیّت عمومی رو به رو میشود؛ ذهن، ناخودآگاه به نقطۀ مقابل آن یعنی ادبیات دا...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023